۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۷ ثبت شده است

دیوان حافظ

Image result for ‫دیوان حافظ‬‎


چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست

سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست…

در انـــدرون مــــن خستـــه دل نـــدانــــم کــیســت

کــــه مـــن خموشـــم و او در فغــان و در غوغاست…

  • ۳ مطلبشو دوست داشتم
  • بزن بریم نظر بدیم [ ۵ ]
    • چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷

    به نظرتون چه جور صفتی دارم

  • ۱ مطلبشو دوست داشتم
  • بزن بریم نظر بدیم [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷

    معرفی من

    سلام دوستان این یه پست ثابت است از معرفی خودم است...

    من محمد علیزاده هستم...

    پسری باخصوصیات خر خون و مشکوک...

    من نظر کاربران برام خیلی مهمه مگر نه اگر مهم نبود خب این جور چیز ها رو توی دفتر خاطراتم مینوشتم

    و درباره ی وبلاگم هم بگم اینجا جایی برای سکوت قلب هاست....


  • ۳ مطلبشو دوست داشتم
  • بزن بریم نظر بدیم [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷

    آخیییییییییش خنک شدم



  • ۳ مطلبشو دوست داشتم
  • بزن بریم نظر بدیم [ ۲ ]
    • چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷

    سوالاتی که واقعا حرص منو در میارن

    ﺳﻮﺍﻻﺗﯽ که حرص در میاره :

     

    1 - ﺭﻭ ﺗﻠﻔﻮﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﻣﯿﭙﺮﺳﻦ : ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ؟ !


     ﻧﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭﻡ ﺳﯿﻤﻮ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺮﺩﻡ


    ۲ - ﺍﺯ ﺣﻤﺎﻡ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﻭﻣﺪﯼ ﺧﯿﺴﯽ ﻣﯿﭙﺮﺳﻦ: ﺩﻭﺵ ﮔﺮﻓﺘﯽ؟ !


    ﻧﻪ ﺍﻟﻤﭙﯿﮏ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﻮ ﺭﺷﺘﻪﺀ ﻭﺍﺗﺮ ﭘﻠﻮ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺩﺍﺩﻡ


    ۳ - ﺗﻮﯼ ﻃﺒﻘﻪ ﻫﻤﮑﻒ ﺟﻠﻮ ﺩﺭ ﺁﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﯼ


    ﻣﯿﭙﺮﺳﻦ : ﺩﺍﺭﯼ ﻣﯿﺮﯼ ﺑﺎﻻ؟ ! ﻧﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺳﻮﺋﯿﺖ ﺑﯿﺎﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦشکلک های شباهنگShabahang


    ۴ - ﺗﻮ ﺣﻤﻮﻡ ﻫﺴﺘﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﻣﯿﭙﺮﺳﻦ : ﺩﺍﺭﯼ ﭼﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ !


    ﺧﺐ ﻣﻌﻠﻮﻣﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮ ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﻢ


    ۵ - ﺭﻭ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺑﯽ ﭼﺸﺎﺗﻮ ﺑﺴﺘﯽ ﻣﯿﭙﺮﺳﻦ : ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﯼ؟ !


     ﻧﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺳﻌﯽ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺑﻤﯿﺮﻡ


    ۶ - ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺮﮔﺸﺘﯽ ﻣﯿﭙﺮﺳﻦ : ﻧﻤﺎﺯ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ؟ !


    ﻧﻪ ﻣﺎ ﺗﺎﯾﻢ ﺍﻭﺕ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﯿﻢ ...

     

  • ۲ مطلبشو دوست داشتم
  • بزن بریم نظر بدیم [ ۴ ]
    • چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷

    وضعیت کارنامه ها😊😊😊😊

    زمان ما کارنامه ها  یه نمره ای توش داشت الان شده
    1.عالی

    2.خوب

    3.بد

    فک کنم تو نسل بعدی از اینا داشته باشه 

    1.آفرین 

    2.نزدیک بود برینی

    3.ریدی فرزندم!!!
    ببخشید یکم بی تربیتی بود دیدم خنده داره گذاشتم

  • ۲ مطلبشو دوست داشتم
  • بزن بریم نظر بدیم [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷

    شوخی با شعر ها

    کبوتر با کبوتر باز با باز . . . . . گرفت مادر زنم ناگه مرا گاز


    یکی از بزرگان اهل تمیز . . …. . . از ترس زنش رفت زیر میز


    شنیدم از نیک مردی فقیر . . . . . که موشی پرید توی ظرف پنیر


    ربنی آدم اعضای یکدیگرند . . . . . سرِ یک قران پول به هم می پرند


    اگر داری تو عقل و دانش و هوش . . . . . برو دیپلم بگیر فالوده بفروش


    تو کز محنت دیگران بی غمی . . . . . بخور جای من جان من شلغمی


    تو نیکی می کن و در دجله انداز . . . . . خودم شیرجه میرم درش میارم


    هرچه از دوست می رسد نیکوست . . . . . آب شلغم بهتر از آب کدوست


    میازار موری که دانه کش است . . ….. . . که شلوار زیرش بدون کش است


    سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز . . . . . مرده آنست که مشتش بزنی جم نخورد


    میازار موری که دانه کش است . . . … . که جدش در آمریکا هفت تیر کش است


    یارب آن دلبر شیرین که سپردی به منش . . . . . از بس که ننر بود سپردم به ننش !


    دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند . . . . . سر هفت مرد کچل را فر شش ماهه زدند


  • ۲ مطلبشو دوست داشتم
  • بزن بریم نظر بدیم [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷

    اعتراف ۱

    اعتراف می کنم دوم دبستان که بودم بعد از پیدا کردن کارت واکسیناسیون پسر همسایمون که برای روز قبل بود زنگ زدم خونشون گفتم آقای احسان...؟17 ساله؟نام پدر....؟هستید؟
    دیروز واکسن سرخک،سرخجه زدید؟
    با تعجب گفت : بله!
    آقا منم گفتم : "اشتباه شده واکسنی که دیروز زدید تا 48 ساعت دیگه باعث بروز علائمی می شه که باید تحت مراقبت باشید مثل حمله های قلبی یا تنفسی"!
    طرف از ترس از حال رفت و نیم ساعت بعدش با آمبولانس بردنش بیمارستان...
    هنوزم عذاب وجدان دارم!!!

  • ۴ مطلبشو دوست داشتم
  • بزن بریم نظر بدیم [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷
    دنیایی برای خودم ساختم
    آرشیو مطالب
    دوستان نزدیک :)